English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1812 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
world bank U بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
underdeveloped countries U کشورهای توسعه نیافته
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
characteristics of underdeveloping U مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
marshall plan U طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
point four U چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
underdeveloped U توسعه نیافته
developed countries U کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
advanced countries U کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
underdeveloped area U منطقه توسعه نیافته
underdeveloped nations U ملل توسعه نیافته
development countries U کشورهای قابل توسعه
developing countries U کشورهای در حال توسعه
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
development bank U بانک توسعه
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
e r p U جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
extends U استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extend U استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending U استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
development U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhances U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhancing U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhance U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developing countries U کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
bionics U مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
outreach U توسعه یافتن توسعه
Visual C U محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
international meeting U مجمع بین المللی
world bank U بانک جهانی
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
Bank for International Settlements [BIS] U بانک تسویه پرداخت بین المللی
spreads U توسعه
enlarges U توسعه
delelopment U توسعه
increments U توسعه
amplification U توسعه
increment U توسعه
stop go policy U توسعه
enlarging U توسعه
spread U توسعه
extension U توسعه
development U توسعه
enlarged U توسعه
expansion U توسعه
promotion U توسعه
extensions U توسعه
promotions U توسعه
enlarge U توسعه
enlargements U توسعه
upgrowth U توسعه
enlargement U توسعه
developments U توسعه
outspread U توسعه
amplification U توسعه تقویت
under development U دردست توسعه
promote U توسعه دادن
combat development U توسعه رزمی
extendable U توسعه پذیر
self development U توسعه نفس
urban renewal U توسعه شهری
uneven development U توسعه نامتوازن
underdevelopment U توسعه نیافتگی
social development U توسعه اجتماعی
to unfold U توسعه دادن
anti development policy U سیاست ضد توسعه
enriching U توسعه دادن
increased U توسعه دادن
rural development U توسعه روستائی
research and development U تحقیق و توسعه
regional development U توسعه ناحیهای
regional development U توسعه منطقهای
development tools U ابزار توسعه
develop U توسعه دادن
development time U زمان توسعه
expansionism U توسعه طلبی
economic development U توسعه اقتصادی
expansionist U توسعه طلبی
increase U توسعه دادن
expandsionism U توسعه طلبی
expanded , capacity U توسعه فرفیت
expanse U بسط و توسعه
expanses U بسط و توسعه
expandability U قابلیت توسعه
exepandable U قابل توسعه
export promotion U توسعه صادرات
develops U توسعه دادن
development policy U سیاست توسعه
development plan U برنامه توسعه
enlarge U توسعه دادن
extends U توسعه دادن
extending U توسعه دادن
extend U توسعه دادن
expansive U متمایل به توسعه
cultural development U توسعه فرهنگی
enrich U توسعه دادن
developement U توسعه دادن
increases U توسعه دادن
enlarged U توسعه دادن
enlarges U توسعه دادن
extensibility U توسعه پذیری
enlarging U توسعه دادن
extensible U توسعه پذیر
enriches U توسعه دادن
historical development U توسعه تاریخی
spreads U توسعه دادن
to open out U توسعه دادن
boomed U توسعه یافتن
technical development U توسعه فنی
booming U توسعه عظیم
open out U توسعه دادن
boom U توسعه یافتن
boomed U توسعه عظیم
booms U توسعه یافتن
pole of development U قطب توسعه
monetary expansion U توسعه پولی
spread U توسعه دادن
increscent U زیادی توسعه
phasess of development U مراحل توسعه
expansion U گسترش توسعه
booms U توسعه عظیم
promoted U توسعه دادن
boom U توسعه عظیم
internal development U توسعه داخلی
path of expansion U مسیر توسعه
pattern of development U الگوی توسعه
promotes U توسعه دادن
booming U توسعه یافتن
promoting U توسعه دادن
progation U توسعه تکثیر
increment U افزایش در حقوق توسعه
extensible language U زبان توسعه پذیر
increments U افزایش در حقوق توسعه
development system U سیستم توسعه یافته
microcomputer development system U سیستم توسعه ریزکامپیوتر
corrosive attack U اغاز و توسعه خورندگی
regress U برگشت [به حالت کم توسعه]
extended precision U دقت توسعه یافته
well development U توسعه و شستشوی چاه
software development U توسعه نرم افزاری
step backwards U برگشت [به حالت کم توسعه]
regression U برگشت [به حالت کم توسعه]
to spread [across] [over] U توسعه یافتن [سرتاسر]
research and development U تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
extended memory U حافظه توسعه یافته
class improvement plan U طرح توسعه ناو
to grow [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
to develop [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
desired rate of development U نرخ مطلوب توسعه
develops U توسعه دادن اشکارکردن
extendible U قابل توسعه کش دار
pullulate U اغاز توسعه نهادن
developed contries U ممالک توسعه یافته
inextension U عدم امتداد یا توسعه
outstretch U توسعه دادن بسط
program development tools U ابزار توسعه برنامه
characteristics of underdevelopment U ویژگیهای توسعه نیافتگی
development cost U هزینه توسعه در تولیدمحصول
regress U بازگشت [به حالت کم توسعه]
development planning U برنامه ریزی توسعه
step backwards U بازگشت [به حالت کم توسعه]
regression U بازگشت [به حالت کم توسعه]
top down development U توسعه از بالا به پایین
develop U توسعه دادن اشکارکردن
coalitions U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalition U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
enlarged U توسعه دادن وسیع کردن
expanding U منبسط کردن توسعه دادن
threat study U بررسی توسعه تهدید دشمن
extended character set U مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
expands U منبسط کردن توسعه دادن
development U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
expeditionary forces U نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
the developed world U جهان توسعه یافته [پیشرفته]
enlarge U توسعه دادن وسیع کردن
extensible U منبسط شدنی توسعه پذیر
enlarging U توسعه دادن وسیع کردن
enlarges U توسعه دادن وسیع کردن
developments U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
organization for economic co opration U سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
big push theory of development U نظریه فشار شدید توسعه
to fill out U تکمیل کردن توسعه دادن
expeditionary force U نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
contrast enhancement U توسعه تشخیص سایه روشن
overdevelop U توسعه و عمران زیاد یافتن
expand U منبسط کردن توسعه دادن
expansion U توسعه گسترش دادن کشیدن
extendeo core U حافظه چنبرهای توسعه یافته
back blowing U عمل شستشو و توسعه چاه
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
researching U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
Recent search history Forum search
1What is the first name of your favorite uncle
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1gorse melatonin
2مهرآسا
1popsicle
1Evolution
1pedal pamping
1construed
1امیدوارم جوش باشی
1منظور از projections در این جمله چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com